قداره
فارسی به انگلیسی
broadsword, glaive
مترادف و متضاد
تیغ، شمشیر، قداره، عدالت
شمشیر، قداره، شمشیر بلند نظامی
شمشیر، چاقوی بلند یک لبه، قداره
قداره
قداره، شمشیر کوتاه و پهن، شمشیر منحنی
قداره، شمشیر بلند نظامی
فرهنگ فارسی
توانستن یا آماده ساختن
فرهنگ معین
(قَ دّ رِ ) [ معر. ] (اِ. ) جنگ افزاری شبیه شمشیر پهن و کوتاه . ، ~بستن برای کسی کنایه از: قصد جان کسی را داشتن .
لغت نامه دهخدا
( قدارة ) قدارة. [ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن صالح پی کن ناقه صالح علیه السلام است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قدارة. [ ق َ رَ ] ( ع مص ) توانستن. ( منتهی الارب ). || آماده ساختن. || وقت معین کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قداره. [ ق َدْ دا رَ ] ( اِ ) نوعی از شمشیر است که به هندی کوکتی کاکهانده خوانند. ( آنندراج ). قمه. نوعی قمه. رجوع به غداره شود.
قدارة. [ ق َ رَ ] ( ع مص ) توانستن. ( منتهی الارب ). || آماده ساختن. || وقت معین کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قداره. [ ق َدْ دا رَ ] ( اِ ) نوعی از شمشیر است که به هندی کوکتی کاکهانده خوانند. ( آنندراج ). قمه. نوعی قمه. رجوع به غداره شود.
قداره . [ ق َدْ دا رَ ] (اِ) نوعی از شمشیر است که به هندی کوکتی کاکهانده خوانند. (آنندراج ). قمه . نوعی قمه . رجوع به غداره شود.
قدارة. [ ق َ رَ ] (ع مص ) توانستن . (منتهی الارب ). || آماده ساختن . || وقت معین کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
قدارة. [ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن صالح پی کن ناقه ٔ صالح علیه السلام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
فرهنگ عمید
حربه ای راست، پهن، و سنگین.
دانشنامه عمومی
قدّاره (به انگلیسی: Machete) یک ساطور بزرگ همانند چاقو است. تیغه آن به طور معمول میان ۳۲٫۵ تا ۴۵ سانتی متر (۱۲٫۸ تا ۱۸ اینچ) طول و ۳ میلی متر (۰٫۱۲ اینچ) عرض دارد. تیغه آن از جنس استیل و دسته آن نیز چوبی یا فلزی می باشد.
فیلم قداره کشتار
قمه
در ادبیات فارسی به افرادی که با توسل به زور به مقاصد خود می رسد قداره بند گفته می شود.
بازگردانی شده از ویکی پدیای انگلیسی در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۹۲
فیلم قداره کشتار
قمه
در ادبیات فارسی به افرادی که با توسل به زور به مقاصد خود می رسد قداره بند گفته می شود.
بازگردانی شده از ویکی پدیای انگلیسی در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۹۲
wiki: قداره
دانشنامه آزاد فارسی
قَدّاره
(یا: کتاره) نوعی شمشیر سنگین و گاه کوتاه، با تیغه ای پهن تر و گاه کمی خمیده. ظاهراً اصل واژه سانسکریت بوده است. در دورۀ هخامنشی، طول قداره ها حدود ۴۰ تا ۵۰ سانتی متر بوده که به دو گونۀ مادی و پارسی ساخته می شد. کتارۀ مادی (آکیناکس) کوتاه و نیام دار بود و دسته یا قبضه ای آج دار با کلاهک تیغه ای شیاردار و نوک تیز داشت و دارای کمربند ویژه ای بود و از پهلوی راست آویخته می شد. کتارۀ پارسی ابتدایی تر از کتارۀ مادی بود و با نیام خود در پیش سینه و جلو شکم قرار می گرفت. به نظر می رسد، کمی و نارسایی های کتارۀ پارسی و نداشتن وربند و نیاویختن آن از کمر و قرار گرفتن چنین کتاره ای با چنان زایده های بزرگ بر روی سینه و بالای شکم، آن را از حالت جنگ افزاری سودمند بیرون می آورد.
(یا: کتاره) نوعی شمشیر سنگین و گاه کوتاه، با تیغه ای پهن تر و گاه کمی خمیده. ظاهراً اصل واژه سانسکریت بوده است. در دورۀ هخامنشی، طول قداره ها حدود ۴۰ تا ۵۰ سانتی متر بوده که به دو گونۀ مادی و پارسی ساخته می شد. کتارۀ مادی (آکیناکس) کوتاه و نیام دار بود و دسته یا قبضه ای آج دار با کلاهک تیغه ای شیاردار و نوک تیز داشت و دارای کمربند ویژه ای بود و از پهلوی راست آویخته می شد. کتارۀ پارسی ابتدایی تر از کتارۀ مادی بود و با نیام خود در پیش سینه و جلو شکم قرار می گرفت. به نظر می رسد، کمی و نارسایی های کتارۀ پارسی و نداشتن وربند و نیاویختن آن از کمر و قرار گرفتن چنین کتاره ای با چنان زایده های بزرگ بر روی سینه و بالای شکم، آن را از حالت جنگ افزاری سودمند بیرون می آورد.
wikijoo: قداره
گویش مازنی
/ghedaare/ نوعی تاوه ی بسیار بزرگ با دو دسته ی کوتاه در طرفین - کاسه ی بزرگ
۱نوعی تاوه ی بسیار بزرگ با دو دسته ی کوتاه در طرفین ۲کاسه ...
پیشنهاد کاربران
نوعی شمشیر
قمه
قمه
چرا سایت کند شده
کلمات دیگر: