فش فش
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
آواز سوختن باروت نم زده یا آواز بول .
لغت نامه دهخدا
فش فش. [ ف ِ ف ِ ] ( اِ صوت ) آواز سوختن باروت نم زده. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به فشفشه شود. || آواز بول. فش فش شاشیدن. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
۱. صدای مار.
۲. صدای بیرون زدن مایعی از جایی باریک با فشار.
۳. صدای آتش بازی.
۲. صدای بیرون زدن مایعی از جایی باریک با فشار.
۳. صدای آتش بازی.
گویش مازنی
/fesh fesh/ صدای مار - صدای بادی که از روزنه آید
۱صدای مار ۲صدای بادی که از روزنه آید
پیشنهاد کاربران
*صدای ماری که در حالت دفاعی و آماده ی حمله است.
*خارج شدن گاز ، مایعات بدلیل ترکیدن لوله یا منبع آن با فشار زیاد
*به کسی که به دلیل حساسیت یا مشکل داخلی بینی ، مدام نفس را از بینی باصدای بلند دم و بازدم کند.
*صدای تولید شده از فششه و طرقه در هنگام آتش زدن
*فشار هوای شدید در ارتفاعات ، تولید چنین صدایی می کند
*استفاده از این کلمه بجای بیان کردن حرف زشت و ناپسند
*حرف زشت و کلمات غیر اخلاقی
*خارج شدن گاز ، مایعات بدلیل ترکیدن لوله یا منبع آن با فشار زیاد
*به کسی که به دلیل حساسیت یا مشکل داخلی بینی ، مدام نفس را از بینی باصدای بلند دم و بازدم کند.
*صدای تولید شده از فششه و طرقه در هنگام آتش زدن
*فشار هوای شدید در ارتفاعات ، تولید چنین صدایی می کند
*استفاده از این کلمه بجای بیان کردن حرف زشت و ناپسند
*حرف زشت و کلمات غیر اخلاقی
کلمات دیگر: