قامت
قد و بالا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قد و بالا.[ ق َ دُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) قامت :
ترا به سروین بالا قیاس نتوان کرد
که سرو را قد و بالا بذان تو ماند.
چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش.
ترا به سروین بالا قیاس نتوان کرد
که سرو را قد و بالا بذان تو ماند.
دقیقی.
شیوه و ناز تو شیرین ، خط و خال تو ملیح چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش.
حافظ.
واژه نامه بختیاریکا
کَد و بالا؛ گِت و گُم
پیشنهاد کاربران
اندام، قامت، هیکل، اندازه
سراپا
کلمات دیگر: