کلمه جو
صفحه اصلی

قرقشه

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان میانه .

لغت نامه دهخدا

قرقشه. [ ق َ ق َ ش َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان میانه واقع در 20 هزارگزی شمال خاوری ترکمان و 8 هزارگزی شوسه تبریز به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است و 637 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

ظاهرا ارامنه به درقدیم به قبرستان بزرگ قرقشه میگفتند(درقسمت پایین قرچی یوردی چسبیده به روستاآثارقبور باستانی زیادی وجوددارد)


واژه نامه بختیاریکا

( قِرقِشِه ) ( صت ) ؛ قشقرق؛ ازدحام؛ شلوغی؛ دعوای سطحی

پیشنهاد کاربران

تش قرقشه تیره شهباز وند تیره بزرگ
شمس خلیلی

با فامیلی های::رستمی . تقی پور. منجزی
. تقی زاده .

تیره هارونی طایفه خلیلی منجزی



ابرو سیاه

رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاجمیر قنبر خان بختیاروند
شمس الدین خان بختیاروند
جان محمد خان ملارآهنی
شمس الدین خان میرگپ
میرزا پلنگ خان
خدابخش خان
شهباز خان
پسران ( علی باز. علی پناه. علی داد. . )
آ علی باز
پسران ( قرقشه. . . . . . . )
آقرقشه
پسران ( آ عیدی. آ عبده. آ حسن. . )
آعبده
آ علی مراد
پسران ( آ علی. آ گودرز. . . . . . )
آعلی
( - )
( - )
( - )
( - )
تش قرقشه تیره شهبازوند خدابخشی تیره بزرگ شمس خلیلی *رستمی*


کلمات دیگر: