نیاز و حاجت که به خاک نشاند و خوار و هلاک سازد .
فنس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فنس. [ ف َ ن َ ] ( ع اِ ) نیاز و حاجت که به خاک نشاند و خوار و هلاک سازد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ عمید
سازه ای برای ایجاد حصار.
واژه نامه بختیاریکا
سیف
پیشنهاد کاربران
حصار
تور سیمی حصاری
فنس در انگلیسی ( fence ) به معنی: حصار، پرچین، خاکریز، نگهداری کردن، نرده کشیدن و. . . می باشد.
کلمات دیگر: