از روات است
ابو معارک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابومعارک. [ اَ ؟ رِ ] ( اِخ ) تمیم بن حدیر السلمی. از روات است و عرعرةبن البرند از او روایت کند.
ابومعارک. [ اَ ؟ رِ ] ( اِخ ) علی الودانی. از روات است.
ابومعارک. [ اَ ؟ رِ ] ( اِخ ) علی الودانی. از روات است.
کلمات دیگر: