یکی از شرفای مکه
ابو نمی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابونمی. [ اَ ن َ ما ] ( اِخ ) محمدبن ابی سعیدبن علی بن قتاده. یکی از شرفای مکه از سلسله بنوقتاده و این سلسله از اولاد حسن بن علی ابیطالب علیهم السلام بوده اند. و ابونمی محمد مدت پنجاه سال شریفی مکه داشت از 652 هَ. ق. و به سال 701 هَ. ق. درگذشت. و او محمد اول از این خانواده است.
ابونمی. [ اَ ن َ ما ] ( اِخ ) محمد ثانی. از بنوقتاده شرفای مکه. او از 931 هَ. ق. تا 992 هَ. ق. منصب شرافت داشت و در هیجده سال آخر فقط نام شریفی با وی بود و پسر وی حسن زمام امر بدست داشت.
ابونمی. [ اَ ن َ ما ] ( اِخ ) محمد ثانی. از بنوقتاده شرفای مکه. او از 931 هَ. ق. تا 992 هَ. ق. منصب شرافت داشت و در هیجده سال آخر فقط نام شریفی با وی بود و پسر وی حسن زمام امر بدست داشت.
کلمات دیگر: