کژنه. [ ک َ ن َ/ ن ِ ] ( اِ ) پرگاله و آن وصله بود که بر جامه زنند.( فرهنگ اسدی ). پینه و وصله و پاره را گویند که بر جامه دوزند و به عربی رقعه خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). پینه و وصله پاره که بر جامه زنند. ( انجمن آرا ).
کژنه
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
کَژنه یا پچ پوستی (به انگلیسی: patch) محدوده تغییر رنگ یا تغییر شکل یافته ای در پوست یا غشاهای مخاطی که به سبب التهاب و پرخونی و برجستگی و جز آنها از قسمتهای مجاور متمایز می شود.
دورلند فرهنگ پزشکی. تهران
واژه های مصوب فرهنگستان زبان وادب فارسی
درسنامه پوست، دکتر محمد رفیعی
اصولاً ضایعات بزرگ (با اندازه بیش از یک سانتیمتر) را کژنه گویند و ضایعات کوچکتر را لکه می نامند. این ضایعه در بیماری های پوستی مختلف، نواحی مختلف پوست و با رنگهای متفاوت دیده می شود مانند بارداری.
لکه پوستی
دورلند فرهنگ پزشکی. تهران
واژه های مصوب فرهنگستان زبان وادب فارسی
درسنامه پوست، دکتر محمد رفیعی
اصولاً ضایعات بزرگ (با اندازه بیش از یک سانتیمتر) را کژنه گویند و ضایعات کوچکتر را لکه می نامند. این ضایعه در بیماری های پوستی مختلف، نواحی مختلف پوست و با رنگهای متفاوت دیده می شود مانند بارداری.
لکه پوستی
wiki: کژنه
فرهنگستان زبان و ادب
{patch} [پزشکی] محدودۀ تغییر رنگ یا تغییر شکل یافته ای در پوست یا غشاهای مخاطی که، به سبب التهاب و پرخونی و برجستگی و جز آنها، از قسمت های مجاور متمایز می شود
کلمات دیگر: