کلمه جو
صفحه اصلی

نزداحسگری

فرهنگ فارسی

فنّ تشخیص حضور یا عدم حضور یک شیء با استفاده از فاصلۀ بحرانی


فرهنگستان زبان و ادب

{proximity sensing} [مهندسی مخابرات] فنّ تشخیص حضور یا عدم حضور یک شیء با استفاده از فاصلۀ بحرانی


کلمات دیگر: