مترادف محافظه کاری : سنت گرایی، احتیاط، احتیاطکاری، دوراندیشی، حزم
محافظه کاری
مترادف محافظه کاری : سنت گرایی، احتیاط، احتیاطکاری، دوراندیشی، حزم
فارسی به انگلیسی
conservativeness
conservatism, rightism, Victorianism
فارسی به عربی
تحفظ تحفظا ، تستر تسترا
مترادف و متضاد
سنتگرایی
احتیاط، احتیاطکاری
دوراندیشی، حزم
محافظه کاری، سیاست محافظه کاری
محافظه کاری، اصول و عقاید حزب محافظه کار
فرهنگ فارسی
طرفداری سنن و آداب گذشته .
گرایش عمدتاً سیاسی خواهان تثبیت وضعیت موجود اجتماعی براساس حفظ ارزشها و سنتها که عموماً با مقاومت و بدبینی در برابر هرگونه نوجویی در فرایندهای اجتماعی همراه است
لغت نامه دهخدا
محافظه کاری. [ م ُ ف َ ظَ / ف ِ ظِ ] ( حامص مرکب ) عمل محافظه کار. رجوع به محافظه کار شود.
دانشنامه عمومی
محافظه کاری یک واژهٔ کلی برای جهان بینی های سیاسی، اجتماعی و مذهبی است که هدف اصلی آن نگهداری جامعه و ارزش های موجود است.
بشیریه، حسین(۱۳۷۸)؛ تاریخ اندیشه های سیاسی قرن بیستم:لیبرالیسم و محافظه کاری؛ تهران: نشر نی
گیدنز، انتونی؛ فراسوی چپ و راست، محسن ثلاثی، نشر علمی، ۱۳۸۲،
هیرشمن، البرت؛ خطابه ارتجاع، محمد مالجو، تهران، نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۸۲
برابر مفهوم محافظه کاری در زبان های اروپایی از واژهٔ لاتین conservare گرفته شده و معنای آن حفظ و نگهداری است.
این مسلک به صورت عمده ای در تضاد با مسلک های رادیکال تعریف می گردد.
محافظه کاری بر قداست سنت ها، مالکیت، خانواده، مذهب، دولت و دیگر نهادهای جا افتاده و قدیمی تأکید می گذارد. ریشه تاریخی محافظه کاری را باید در واکنش به جریان عقل گرایی، روشنگری و لیبرالیسم غربی جست. به طور کلی عناصر محافظه کاری عبارت اند از: ضدیت با عقل گرایی، باور به نابرابری طبیعی انسان ها، قداست مالکیت و سلسه مراتب.
بشیریه، حسین(۱۳۷۸)؛ تاریخ اندیشه های سیاسی قرن بیستم:لیبرالیسم و محافظه کاری؛ تهران: نشر نی
گیدنز، انتونی؛ فراسوی چپ و راست، محسن ثلاثی، نشر علمی، ۱۳۸۲،
هیرشمن، البرت؛ خطابه ارتجاع، محمد مالجو، تهران، نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۸۲
برابر مفهوم محافظه کاری در زبان های اروپایی از واژهٔ لاتین conservare گرفته شده و معنای آن حفظ و نگهداری است.
این مسلک به صورت عمده ای در تضاد با مسلک های رادیکال تعریف می گردد.
محافظه کاری بر قداست سنت ها، مالکیت، خانواده، مذهب، دولت و دیگر نهادهای جا افتاده و قدیمی تأکید می گذارد. ریشه تاریخی محافظه کاری را باید در واکنش به جریان عقل گرایی، روشنگری و لیبرالیسم غربی جست. به طور کلی عناصر محافظه کاری عبارت اند از: ضدیت با عقل گرایی، باور به نابرابری طبیعی انسان ها، قداست مالکیت و سلسه مراتب.
wiki: محافظه کاری
دانشنامه آزاد فارسی
رویکردی در قبال امر حکومت و هوادار حفظ نهادهای موجود. برخی از حزب های سیاسی غرب، از قبیل حزب محافظه کار انگلستان، حزب جمهوری خواه ایالات متحد امریکا، حزب دموکرات مسیحی آلمان، و حزب های لیبرال استرالیا، معرّف آن اند. محافظه کاری صریحاً مکتبی عمل گراست که هیچ گونه اصول و آموزه ای را مقدّس نمی داند، اما عموماً بر سرمایه داری آزاد، حداقل مداخلۀ دولت در اقتصاد پای بندی استوار به قانون و نظم، و اهمیت سنّت های ملی تأکید دارد. در انگلستان، محافظه کاری نوزیر نفوذ ایدئولوژیک تاچریسمهر چه تندروتر شده است و با حمله به نهادهای ریشه دار و پابرجا، اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد را تبلیغ و ترویج می کند. این اصطلاح را در اصل بروکهبه عنوان ایدئولوژی ای مطرح کرد که متضمن احتیاط در جداشدن از ریشه های تاریخی یک جامعه، یا تغییر سنت ها و نهادهای موروثی آن است. محافظه کاری در این شکل اندام وار شامل وفاداری به سنت، جامعه، سلسله مراتب قدرت، پدرسالاری خیرخواهانه، و اطاعت طبقات فرودست است. اما محافظه کاری می تواند به معنای ایدئولوژی آسانگیر و فردگرایی آزاد و فارغ بال نیز باشد که بر مسئولیت فردی، بازار آزاد، قانون و نظم، و به حداقل رساندن نقش حکومت تأکید می کند و برای جمع، سنت، و خیرخواهی نقشی حاشیه ای قایل است. این دو معیار را در نظر و عمل به سختی می توان آشتی داد.
wikijoo: محافظه_کاری
فرهنگستان زبان و ادب
{conservatism} [جامعه شناسی] گرایش عمدتاً سیاسی خواهان تثبیت وضعیت موجود اجتماعی براساس حفظ ارزش ها و سنت ها که عموماً با مقاومت و بدبینی در برابر هرگونه نوجویی در فرایندهای اجتماعی همراه است
پیشنهاد کاربران
محافظه کاری:[اصطلاح حسابداری]مفهومی که بیان می دارد که ارقام مبادلات باید با کمترین مطلوبیت مورد نظر در صورتهای مالی انعکاس یابند.
کلمات دیگر: