کژگزینی
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
کژگزینی (انتخاب نامساعد)، ضد انتخاب یا انتخاب منفی اصطلاحی است که در اقتصاد، صنعت بیمه، آمار و مدیریت ریسک کاربرد دارد. این اصطلاح به فرایند بازاری اشاره می کند که در آن، بر اثر نامتقارن بودن اطلاعات (دسترسی به اطلاعات متفاوت) بین فروشنده و خریدار، نتایج اشتباه و نادرستی در بازار به وجود می آید. در این حالت احتمال انتخاب محصولات یا مشتریان بد بیشتر است. به عنوان مثال، وقتی بانک برای انجام کارهای بانکی، یک قیمت را برای تمام مشتریان تعیین می کند، احتمال اینکه مشتریانی که حجم فعالیت بیشتری دارند (سودآوری کمتری دارند)، قیمت را بپذیرند، بیشتر است. علت این امر به دلیل ناقص بودن اطلاعات بانک از نوع مشتریان و تعیین قیمت های متفاوت است. اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد، جرج اکرلوف برای اولین بار به مسئله کژگزینی در مقاله خود دربارهٔ بازار خودروهای دست دوم در سال ۱۹۷۰ اشاره کرد که در آن از ناتوانی معامله گران در تفاوت قائل شدن در کیفیت محصولات، به وجود می آید.
ریسک
نظریه قرارداد
اصطلاح «کژگزینی» معمولاً همراه با اصطلاح بازار با اطلاعات نامتقارن به کار برده می شود. در ادامه به بحث در مورد اصطلاح بازار با اطلاعات نامتقارن و همچنین دو بازار ماشین دست دوم و بیمه، که در آن ها امکان به وجود آمدن کژگزینی بسیار رایج است، پرداخته می شود. در آخر لازم است ذکر شود که دو راه برای مدل کردن مسئله کژگزینی، بازی های سیگنالینگ و بازی های غربال گری است.
در علم اقتصاد و نظریه قرارداد، عدم تقارن اطلاعات (به انگلیسی: Information Asymmetry) به بررسی معاملاتی که در آن یک طرف معامله اطلاعات بیشتر یا بهتری از طرف دیگر دارد می پردازد. این پدیده وقتی رخ می دهد که معامله گر، در یک طرف بازار، به اطلاعاتی دسترسی دارد که معامله گر در طرف دیگر بازار، به آن دسترسی نداشته باشد. عدم تقارن اطلاعاتی باعث ایجاد یک نوع عدم توازن قدرت در معاملات می شود که گاهی اوقات می تواند باعث خراب شدن معاملات، یا در بدترین حالت به شکست بازار بینجامد. یکی از اثرات جانی عدم تقارن اطلاعاتی در بازار به پدیده کژگزینی می توان اشاره کرد. در سال ۲۰۰۱ فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد جایزه نوبل اقتصاد را به صورت مشترک به جرج اکرلوف و مایکل اسپنس و جوزف استیگلیتز برای «تجزیه و تحلیل بازار با اطلاعات نامتقارن» اهدا کرد.
بازار ماشین های دسته دوم یکی از مثال های اولیه و اصلی برای بیان اثر اطلاعات نامتقارن در معاملات روزمره است. جرج اکرلوف این مثال را با عنوان «بازار لیموها» (به انگلیسی: The Market for Lemons) در سال ۱۹۷۰ در مقاله مشهور خود ارائه کرد. (در اینجا لیمو اشاره به ماشین های دست دوم بد کیفیت و در مقابل هلو اشاره به ماشین ها دست دوم با کیفیت دارد). هنگام معامله در این بازار، فروشنده اطلاعاتی از ماشین دارد که خریدار به آن اطلاعات دسترسی ندارد. برای مثال فروشنده از این امر آگاه است که ماشین لیمو است یا هلو؛ بنابراین فروشنده در بازار نسبت به خریداران مزیت نسبی دارد. اگر خریداران به این اطلاعات دسترسی داشته باشند، قیمت پایینتری را به صاحبان ماشین های با کیفیت پایین (لیموها) پیشنهاد می دهند. به همین دلیل فروشندگان تمایلی به آشکار ساختن این اطلاعات ندارند. در نتیجه بازار با اطلاعات نامتقارن رخ می دهد و در پی آن خریدار با کژگزینی روبه رو می شود.
ریسک
نظریه قرارداد
اصطلاح «کژگزینی» معمولاً همراه با اصطلاح بازار با اطلاعات نامتقارن به کار برده می شود. در ادامه به بحث در مورد اصطلاح بازار با اطلاعات نامتقارن و همچنین دو بازار ماشین دست دوم و بیمه، که در آن ها امکان به وجود آمدن کژگزینی بسیار رایج است، پرداخته می شود. در آخر لازم است ذکر شود که دو راه برای مدل کردن مسئله کژگزینی، بازی های سیگنالینگ و بازی های غربال گری است.
در علم اقتصاد و نظریه قرارداد، عدم تقارن اطلاعات (به انگلیسی: Information Asymmetry) به بررسی معاملاتی که در آن یک طرف معامله اطلاعات بیشتر یا بهتری از طرف دیگر دارد می پردازد. این پدیده وقتی رخ می دهد که معامله گر، در یک طرف بازار، به اطلاعاتی دسترسی دارد که معامله گر در طرف دیگر بازار، به آن دسترسی نداشته باشد. عدم تقارن اطلاعاتی باعث ایجاد یک نوع عدم توازن قدرت در معاملات می شود که گاهی اوقات می تواند باعث خراب شدن معاملات، یا در بدترین حالت به شکست بازار بینجامد. یکی از اثرات جانی عدم تقارن اطلاعاتی در بازار به پدیده کژگزینی می توان اشاره کرد. در سال ۲۰۰۱ فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد جایزه نوبل اقتصاد را به صورت مشترک به جرج اکرلوف و مایکل اسپنس و جوزف استیگلیتز برای «تجزیه و تحلیل بازار با اطلاعات نامتقارن» اهدا کرد.
بازار ماشین های دسته دوم یکی از مثال های اولیه و اصلی برای بیان اثر اطلاعات نامتقارن در معاملات روزمره است. جرج اکرلوف این مثال را با عنوان «بازار لیموها» (به انگلیسی: The Market for Lemons) در سال ۱۹۷۰ در مقاله مشهور خود ارائه کرد. (در اینجا لیمو اشاره به ماشین های دست دوم بد کیفیت و در مقابل هلو اشاره به ماشین ها دست دوم با کیفیت دارد). هنگام معامله در این بازار، فروشنده اطلاعاتی از ماشین دارد که خریدار به آن اطلاعات دسترسی ندارد. برای مثال فروشنده از این امر آگاه است که ماشین لیمو است یا هلو؛ بنابراین فروشنده در بازار نسبت به خریداران مزیت نسبی دارد. اگر خریداران به این اطلاعات دسترسی داشته باشند، قیمت پایینتری را به صاحبان ماشین های با کیفیت پایین (لیموها) پیشنهاد می دهند. به همین دلیل فروشندگان تمایلی به آشکار ساختن این اطلاعات ندارند. در نتیجه بازار با اطلاعات نامتقارن رخ می دهد و در پی آن خریدار با کژگزینی روبه رو می شود.
wiki: کژگزینی
فرهنگستان زبان و ادب
{adverse selection, anti-selection, negative selection} [اقتصاد] در بیمه و آمار و اقتصاد و مدیریت خطر، فرایندی که در آن وقتی خریداران و فروشندگان اطلاعات نابرابر دارند، نتایج «بد» بروز می کند؛ به این معنی که در چنین وضعیتی محتمل تر است که محصولات یا مشتریان «بد» انتخاب شوند
کلمات دیگر: