کلمه جو
صفحه اصلی

نسبت گیری تصویر

فرهنگ فارسی

روشی در فنون پردازش تصویر برای افزایش تباین میان عوارض تصویر که در آن مقادیر عناصر در یک تصویر بر مقادیر متناظرِ آن در تصویر دوم تقسیم می‌شود


فرهنگستان زبان و ادب

{image ratioing, image division} [مهندسی نقشه برداری] روشی در فنون پردازش تصویر برای افزایش تباین میان عوارض تصویر که در آن مقادیر عناصر در یک تصویر بر مقادیر متناظرِ آن در تصویر دوم تقسیم می شود


کلمات دیگر: