بی نعل، نعل نشده، نعل نخورده، بی پاپوش
بی نعل
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
کنایه از بی برگ و بیسامان و بینوا و فقیر ٠
لغت نامه دهخدا
بی نعل. [ ن َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + نعل ) کنایه از بی برگ و بی سامان و بینوا و فقیر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نعل شود.
کلمات دیگر: