بی وعده
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بی پایان، بی وعده، بی مدت، بدون شرط
فرهنگ فارسی
که مدت معلوم نباشد ٠ غیر موجل ٠ مقابل موجل ٠ یا ناخوانده ٠ که بی دعوت و سرزده به جایی رود ٠
لغت نامه دهخدا
بی وعده. [ وَ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + وعده ) که مدت معلوم نباشد. غیرمؤجل. مقابل مؤجل. ( از یادداشت مؤلف ). || ناخوانده. ( یادداشت مؤلف ). که بی دعوت و سرزده به جایی رود. و رجوع به وعده شود.
کلمات دیگر: