قانون زیف از جمله قوانینی بود که در قرن بیستم مطرح شد و برای نخستین بار به مطالعهٔ مشخصه ها و فرایندهای مرتبط با مدارک می پرداخت. جورج کینگزلی زیف، استاد زبان شناسی دانشگاه هاروارد، در سال ۱۹۴۹ با آزمایش کلمات کتاب اولیس جیمز جویس به نتایجی در مورد کلمات و میزان تکرار آن ها در متن رسید. نتایج او به این صورت بود که: اگر تمام کلمات یک کتاب را بشماریم و از زیاد به کم مرتب کنبم به این نتیجه می رسیم که رتبهٔ هر کلمه با فراوانی (بسامد) همان کلمه نسبت عکس دارد، یعنی تعداد دفعاتی که هر کلمه در متن ظاهر می شود با رتبهٔ همان کلمه در متن رابطه معکوس دارد. این نسبت در کلمات کل متن برقرار است؛ که به قانون زیف معروف شده است. بر طبق زیف کلمه ای که در رتبهٔ ۱ قرار دارد دوبرابر بیشتر از کلمه ای در متن ظاهر می شود که در رتبهٔ ۲ قرار دارد و ۳ برابر بیشتر از کلمه ای ظاهر می شود که در رتبهٔ ۳ قرار دارد و همین طور تا آخر.
کتاب سنجی
علم سنجی
او این قضیه را با اصل کمترین کوشش توجیه کرد. انسان ها بر اساس این اصل تمایل دارند کارهای خود را به گونه ای ساده تر انجام دهند و در نوشتن متنی سعی دارند بیشتر از کلمات تکراری استفاده کنند؛ و همچنین در هنگام صحبت کردن و سخنرانی سعی دارند کلمات کمتری را بیشتر تکرار کنند. زیف بر مبنای اصل کمترین کوشش، اهمیت کوتاه نویسی مقاله ها را از طریق به کارگیری واژه های کمتر برای یک مفهوم مورد تأکید قرار داد. وی در همین زمینه بیان کرد در شرایطی که می توان برای بیان یک مفهوم از یک واژه استفاده کرد، به کارگیری واژگان متعدد برای بیان آن مفهوم در یک مقاله بی معنی است.
این رابطه بین فراوانی f و رتبه r برقرار است که:r * f = k حاصل ضرب فراوانی (بسامد) واژه در رتبهٔ آن در کل هر متن عددی (تقریباً) ثابت است.
رابطهٔ لگاریتمی آن شناخته شده تر است و کاربرد بیشتر دارد: log r +log f = log c
کتاب سنجی
علم سنجی
او این قضیه را با اصل کمترین کوشش توجیه کرد. انسان ها بر اساس این اصل تمایل دارند کارهای خود را به گونه ای ساده تر انجام دهند و در نوشتن متنی سعی دارند بیشتر از کلمات تکراری استفاده کنند؛ و همچنین در هنگام صحبت کردن و سخنرانی سعی دارند کلمات کمتری را بیشتر تکرار کنند. زیف بر مبنای اصل کمترین کوشش، اهمیت کوتاه نویسی مقاله ها را از طریق به کارگیری واژه های کمتر برای یک مفهوم مورد تأکید قرار داد. وی در همین زمینه بیان کرد در شرایطی که می توان برای بیان یک مفهوم از یک واژه استفاده کرد، به کارگیری واژگان متعدد برای بیان آن مفهوم در یک مقاله بی معنی است.
این رابطه بین فراوانی f و رتبه r برقرار است که:r * f = k حاصل ضرب فراوانی (بسامد) واژه در رتبهٔ آن در کل هر متن عددی (تقریباً) ثابت است.
رابطهٔ لگاریتمی آن شناخته شده تر است و کاربرد بیشتر دارد: log r +log f = log c
wiki: قانون زیف