کلمه جو
صفحه اصلی

دریابندر

فارسی به عربی

میناء

مترادف و متضاد

seaport (اسم)
بندر، شهر ساحلی، بندر ساحلی دریا، دریابندر

فرهنگ فارسی

پایانه و منطقه‌ای در کنار دریا برای تخلیه و بارگیری کشتی‌ها و جابه‌جایی مسافر


فرهنگستان زبان و ادب

{seaport} [حمل ونقل دریایی] پایانه و منطقه ای در کنار دریا برای تخلیه و بارگیری کشتی ها و جابه جایی مسافر


کلمات دیگر: