کلمه جو
صفحه اصلی

گرگ اباد

لغت نامه دهخدا

( گرگ آباد ) گرگ آباد. [ گ ُ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، واقع در 62000گزی جنوب خاوری ساردوئیه.و 2000گزی شمال راه مالرو دارزین به ساردوئیه دارای 12 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گرگ آباد. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔبخش اشنویه شهرستان ارومیه ، واقع در 4 هزارگزی خاور اشنویه و پانصدگزی شمال شوسه اشنویه. هوای این منطقه جلگه سردسیر است و دارای 192 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه اشنویه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گرگ آباد. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گورگ بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در ده هزارگزی شمال سردشت و پانصدگزی باختر شوسه سردشت به مهاباد. کوهستانی و جنگلی ، هوای آن معتدل و سالم ، دارای 76 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه سردشت تأمین میشود. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه شوسه دارد. در تابستان میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

گرگ آباد. گرگ آباد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گرگ آباد (سردشت)
گرگ آباد (عنبرآباد)
گرگ آباد (کوثر)
قنات گرگ آباد، بیرجند
قنات گرگ آباد، فردوس
قنات گرگ آباد، تربت حیدریه


کلمات دیگر: