کلمه جو
صفحه اصلی

کام ستدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) کام گرفتن بارزوی خود رسیدن .

لغت نامه دهخدا

کام ستدن. [ س ِ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) کام راندن. کام بردن. کام گرفتن. کام بچنگ آوردن. ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: