( لدونة ) لدونة. [ ل ُ ن َ] ( ع مص ) لدانة. نرم گردیدن. ( منتهی الارب ). نرم شدن. نرمی. لینت. نرمی در انعطاف با دیرگسلی چنانکه رِباطات ِ تن. هی ان یکون لیناً فی الانعطاف و صلباً فی الانفصال. ( بحر الجواهر ).
لدونه
لغت نامه دهخدا
لدونة. [ ل ُ ن َ] (ع مص ) لدانة. نرم گردیدن . (منتهی الارب ). نرم شدن . نرمی . لینت . نرمی در انعطاف با دیرگسلی چنانکه رِباطات ِ تن . هی ان یکون لیناً فی الانعطاف و صلباً فی الانفصال . (بحر الجواهر).
کلمات دیگر: