۱ - سحر خیز زود خیز . ۲ - سالک گرم رو .
گرم رفتار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گرم رفتار. [ گ َ رَ ] ( ص مرکب ) زودخیز. ( آنندراج ). گرم رو. سالک :
در این صحرای وحشت خضر دلسوزی نمی بینم
مگر هم گرم رفتاری چراغم پیش پا دارد.
در این صحرای وحشت خضر دلسوزی نمی بینم
مگر هم گرم رفتاری چراغم پیش پا دارد.
صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: