زن شادمان چست خادم
وذله
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( وذلة ) وذلة. [ وَ ذَ ل َ ] ( ع ص ) زن شادمان نیکوقامت. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). زن شادمان چست و چالاک.( ناظم الاطباء ). و ابن بزرج گوید: وذلة عبارت است از سبک و چالاک از مردم و شتر و غیره و گویند: خادم وذلة؛ ای خفیف. ( اقرب الموارد ). رجوع به مدخل بعد شود.
وذلة. [ وَ ذِ ل َ] ( ع ص ) زن شادمان چست. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به وَذَلَة شود. || خادم وذلة؛ خادم سبک و چالاک. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خدمتگار سبک و چالاک. ( ناظم الاطباء ).
وذلة. [ وَ ذِ ل َ] ( ع ص ) زن شادمان چست. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به وَذَلَة شود. || خادم وذلة؛ خادم سبک و چالاک. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خدمتگار سبک و چالاک. ( ناظم الاطباء ).
وذلة. [ وَ ذَ ل َ ] (ع ص ) زن شادمان نیکوقامت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). زن شادمان چست و چالاک .(ناظم الاطباء). و ابن بزرج گوید: وذلة عبارت است از سبک و چالاک از مردم و شتر و غیره و گویند: خادم وذلة؛ ای خفیف . (اقرب الموارد). رجوع به مدخل بعد شود.
وذلة. [ وَ ذِ ل َ] (ع ص ) زن شادمان چست . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به وَذَلَة شود. || خادم وذلة؛ خادم سبک و چالاک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). خدمتگار سبک و چالاک . (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: