( وذیمة ) وذیمة. [ وَ م َ ] ( ع اِ ) هدیه خانه ٔکعبه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). هدیه خانه کعبه و مالی که در آن نذر باشد. ( ناظم الاطباء ). ج ، وذائم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || وذیمةالکلب ؛ قلاده که در گردن سگ کنند. ( اقرب الموارد ).
وذیمه
لغت نامه دهخدا
وذیمة. [ وَ م َ ] (ع اِ) هدیه ٔ خانه ٔکعبه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). هدیه ٔ خانه ٔ کعبه و مالی که در آن نذر باشد. (ناظم الاطباء). ج ، وذائم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || وذیمةالکلب ؛ قلاده که در گردن سگ کنند. (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: