کلمه جو
صفحه اصلی

مباهرت

لغت نامه دهخدا

مباهرت. [ م ُ هََ رَ ]( ع اِمص ) ( از «مباهرة» عربی ) مفاخرت کردن. مباهات. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به مباهرة شود.

مباهرة. [ م ُ هََ رَ ] ( ع مص ) مفاخرت کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

مباهرت . [ م ُ هََ رَ ](ع اِمص ) (از «مباهرة» عربی ) مفاخرت کردن . مباهات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مباهرة شود.



کلمات دیگر: