اندهگین ملول دلتنگ .
گرفته دل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گرفته دل. [ گ ِ رِ ت َ / ت ِ دِ ] ( ص مرکب ) غمگین. اندوهناک. متألم :
اگر گرفته دلی از جهانیان صائب
ز خویش خیمه برون زن جهان دیگر باش.
اگر گرفته دلی از جهانیان صائب
ز خویش خیمه برون زن جهان دیگر باش.
صائب ( از آنندراج ).
رجوع به گرفتن دل شود.کلمات دیگر: