ژان دزیره گوستاو کوربه (به فرانسوی: Jean Désiré Gustave Courbet) (زادهٔ ۱۰ ژوئن ۱۸۱۹ - درگذشته ۳۱ دسامبر ۱۸۷۷) در ایران معروف به گوستاو کوربه، نقاش فرانسوی بود که رهبر جنبش رئالیسم یا واقع گرایی در نقاشی قرن نوزدهم فرانسه به شمار می آمد. جنبش واقع گرایی با ظهور مکتب رمانتیسم در اروپا مرتبط بود و با نقاشیهای نقاشان بزرگی همچون تئودور ژریکو و اوژن دولاکروا مشخص می گردید. این جنبش با کارهای گروهی از هنرمندان برجستهٔ برخاسته از مدرسه باربیژون Barbizon و با نقاشان سبک امپرسیونیسم (دریافتگری) مشخص می شود.سرمنشأ جهان (۱۸۶۶) موزه اورسی پرتره خود نقاش به همراه سگ سیاه (۱۸۴۲) مردی با یک پیپ، تصویر خود نقاش (۱۸۴۸-۱۸۴۹) ننو (گهواره یا تختخوابی که از تور یا کرباس می بافند) ۱۸۴۴ زلی کوربه ۱۸۴۷ پرتره شارل بودلر ۱۸۴۸-۱۸۴۹ سنگ شکنان ۱۸۴۹ بعد از شام در اورنانز ۱۸۴۹ دهقانان فلاژه ای در بازگشت از بازار ۱۸۵۰ پرتره ای از آلفرد برویاس ۱۸۵۴ سلام موسیو کوربه ۱۸۵۴ لوئیس گویمارد در حال ایفای نقش به جای رابرت دی ایبل، موزهٔ هنری متروپلیتن، ۱۸۵۷ زنی با جورابهای سفید (بس بلانکز، همسر کوربه)، بنیاد بارنز، ۱۸۶۱ اغواگر خفته ۱۸۶۲ داربست، موزهٔ هنری تولدو، اوهایو، ۱۸۶۲ پرتره ای از کانتیس کارولی ۱۸۶۵ پرادون و بچه هایش ۱۸۶۵ ساحل دریا در نورماندی ۱۸۶۷ حمام کننده، موزه متروپولیتن نیویورک، ۱۸۶۸ منشاء، ۱۸۶۸ موج، ۱۸۷۰ پرتگاهی در اترتات، پس از طوفان ۱۸۷۰ طوفان در کوهستان یورا، آکادمی هنری هونولولو، ۱۸۷۲-۱۸۷۳ منظره چشم انداز کوهستان و درختهای میوه در اورنانز، ۱۸۷۳ دریاچهٔ نیوشاتل ۱۸۷۵
در مجموع کوربه دارای نقش و جایگاه مهمی در نقاشی قرن نوزدهم فرانسه می باشد و به عنوان یک هنرمند خلّاق و مبتکر که به ارائهٔ تفسیرهایی پررنگ از واقعیت های اجتماعی در کارهایش تمایل دارد، شناخته می شود.
جملات زیر از جمله بیانات مشهور وی هستند:
من پنجاه سال عمر کرده ام و در این پنجاه سال، من همواره در آزادی زیسته ام. پس به من رخصت دهید که زندگیم را در آزادی به پایان برسانم؛ و بگذارید تا در هنگامی که من مُرده ام، درباره ام این گونه سخن گفته شود: «او به هیچ مدرسه ای، به هیچ کلیسایی، به هیچ نهادی، به هیچ آکادمی، و به هیچ رژیمی تعلق نداشت به جز رژیم آزادی»
در مجموع کوربه دارای نقش و جایگاه مهمی در نقاشی قرن نوزدهم فرانسه می باشد و به عنوان یک هنرمند خلّاق و مبتکر که به ارائهٔ تفسیرهایی پررنگ از واقعیت های اجتماعی در کارهایش تمایل دارد، شناخته می شود.
جملات زیر از جمله بیانات مشهور وی هستند:
من پنجاه سال عمر کرده ام و در این پنجاه سال، من همواره در آزادی زیسته ام. پس به من رخصت دهید که زندگیم را در آزادی به پایان برسانم؛ و بگذارید تا در هنگامی که من مُرده ام، درباره ام این گونه سخن گفته شود: «او به هیچ مدرسه ای، به هیچ کلیسایی، به هیچ نهادی، به هیچ آکادمی، و به هیچ رژیمی تعلق نداشت به جز رژیم آزادی»
wiki: گوستاو کوربه