کلمه جو
صفحه اصلی

رها رودسری

پیشنهاد کاربران

[ رَ سَ ] ( ص ) آزاد، عاشق، جاری، کاردرست، متولد نیویورک، خوشگل، همه چیزتمام
[ رَ سَ] ( اِ ع ) آن که برایش پارتی ها بگرفتندی و شام ها و ناهارها خواهنددادندی و صابان به شکم مالادندی و ناین گریسون را آذین بندی ها کردندی
[ رَ سَ ] ( اِ خ ) نام شاعری پارسی گوی منتسب به اهالی رودسر، مادرش آنا، پدرش رضا، ملقب به اژده مارنگ


کلمات دیگر: