کلمه جو
صفحه اصلی

رواده

فرهنگ فارسی

موضعی است و آنرا روادتان هم گویند

لغت نامه دهخدا

( روادة ) روادة. [ رُ دَ ] ( ع ص ) زن که در خانه های همسایگان بسیار آمد و رفت نماید. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). زنی که در یک جای آرام نگیردو در خانه های همسایگان بسیار آمد و شد کند. رادة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). رُواد. ( از معجم متن اللغة ). رجوع به رادة و رُواد شود.

روادة. [ رُ دَ ] ( اِخ ) موضعی است و آن را روادتان هم گویند. ( منتهی الارب ).

روادة. [ رُ دَ ] (اِخ ) موضعی است و آن را روادتان هم گویند. (منتهی الارب ).


روادة. [ رُ دَ ] (ع ص ) زن که در خانه های همسایگان بسیار آمد و رفت نماید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). زنی که در یک جای آرام نگیردو در خانه های همسایگان بسیار آمد و شد کند. رادة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). رُواد. (از معجم متن اللغة). رجوع به رادة و رُواد شود.


پیشنهاد کاربران

رباب


کلمات دیگر: