صفحه اصلی
قیشلاق
بستن
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
لغت نامه دهخدا
قیشلاق. ( ترکی - مغولی ، اِ ) قشلاق. قیشلاغ. رجوع به قشلاق شود.
پیشنهاد کاربران
نقل کردن طرف منطقہ۶ گرم برائ بسر کردنِ زمستان۔
کلمات دیگر: