( اسم ) ۱ - ترنجی که از طلا ساخته شده باشند . ۲ - آفتاب خورشید .
زرین ترنج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زرین ترنج. [ زَرْ ری ت ُ رَ ] ( اِ مرکب ) ترنجی که از طلا ساخته باشند. ( از فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از خورشید عالم افروز است. ( برهان ) ( آنندراج ). آفتاب. ( ناظم الاطباء ). کنایه از آفتاب ، خورشید. ( فرهنگ فارسی معین ) :
چون سیب نخلبند بریزد بسوگ او
زرین ترنج فلکه این نیلگون خیام.
چون سیب نخلبند بریزد بسوگ او
زرین ترنج فلکه این نیلگون خیام.
خاقانی.
رجوع به زرین و دیگر ترکیبهای آن شود.فرهنگ عمید
۱. ترنج زرین، ترنج که از زر ساخته شده.
۲. [مجاز] خورشید.
۲. [مجاز] خورشید.
کلمات دیگر: