کلمه جو
صفحه اصلی

راست بالا

فرهنگ فارسی

مستوی القامه . معتدل القامه

لغت نامه دهخدا

راست بالا. ( ص مرکب ) مستوی القامة. معتدل القامة. راست قد. آخته بالا. کشیده قامت. سروقد :
همه شاه چهر و همه ماهروی
همه راست بالا همه راستگوی.
فردوسی.
|| ( اِ مرکب ) درخت سرو. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ).

فرهنگ عمید

راست قد، کشیده قامت، خوش قدوقامت.


کلمات دیگر: