صدگان. [ ص َ ] ( اِمرکب ) نام وزن مخصوصی است. سنگ صد درم : مرد بقال در ترازوی خویش سنگ صدگان نهاد از کم و بیش.سنائی.در ترازو ندید صدگان سنگ گشت دلتنگ از آن و کرد آهنگ.سنائی.و رجوع به صد درم شود.صدگان. [ ص َ دَ ] ( اِ مرکب ) مِآت.
صدگان . [ ص َ ] (اِمرکب ) نام وزن مخصوصی است . سنگ صد درم : مرد بقال در ترازوی خویش سنگ صدگان نهاد از کم و بیش . سنائی .در ترازو ندید صدگان سنگ گشت دلتنگ از آن و کرد آهنگ . سنائی .و رجوع به صد درم شود.
۱. (ریاضی ) سومین عدد از سمت راست در اعداد طبیعی.۲. [قدیمی] واحد اندازه گیری وزن، برابر با صد درم یا نیم من تبریز.