کلمه جو
صفحه اصلی

صلعه

لغت نامه دهخدا

( صلعة ) صلعة. [ ص َ ل َ ع َ ] ( ع اِ ) جای صلع از سر، و به ضم صاد نیز آمده است. ( منتهی الارب ).

صلعة. [ ص َ ل َ ع َ ] (ع اِ) جای صلع از سر، و به ضم صاد نیز آمده است . (منتهی الارب ).


فرهنگ عمید

۱. جلو سر.
۲. جلو سر که موهایش ریخته باشد.


کلمات دیگر: