محب علم
دانش دوست
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دانش دوست. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) دوستدار دانش. دوستدار علم. خواهنده و طالب علم. محب علم. || که دانش دوست اوست. که علم یار اوست.
فرهنگ عمید
آن که علم و دانش را دوست دارد، دوستدار دانش، دوستدار علم و فضل.
کلمات دیگر: