کلمه جو
صفحه اصلی

ردالصدر علی العجز

فرهنگ فارسی

( مصدر ) آنست که شاعر کلمه ای را در اول بیت آورد و در آخرهمان بیت آنرا تکرار کند مثال : عصا بر گرفتن نه معجز بود همی اژدها کرد باید عصا . ( غضایری ) توضیح این اصطلاح در کتاب الصناعتین ص ۳۷۷ اساس الاقتباس ص ۵۹۷ بهین صورت نقل شده ولی درالمعجم شمس قیس بصورت درالصدرالی العجز آمده .

لغت نامه دهخدا

ردالصدر علی العجز. [ رَدْ دُص ْ ص َ رِ ع َ لَل ْ ع َ ج ُ ] (ع اِ مرکب ) بازبردن آغاز به انجام . و در اصطلاح عروض آن است که کلمه ای که در آخر بیتی بیاید آنرا عیناً در آغاز بیت بعد تکرار کنند:
قوام دولت و دین روزگار فضل و هنر
ز فضل وافر تو یافت زیب و فر و نظام
نظام ملت و ملکی عجب نباشد اگر
به رونق است در این روزگار کلک و حسام .
یا:
ای رخ و زلفین تو در فتنه دام روزگار
کرده ام در عشق تو دل را بکام روزگار
روزگار از روز و شب باشد رخ و زلفین تو
روزگاردیگرند، ای من غلام روزگار .
(از بدیع و عروض و قافیه تألیف همایی و... ص 33). و رجوع به المعجم چ مدرس رضوی ص 252 و صناعات ادبی تألیف همایی ص 98 شود.


فرهنگ عمید

در بدیع، تکرار کلمۀ آخر بیت در اول بیت بعد، مانند کلمۀ «نظام» در این شعر: قوام دولت و دین روزگار فضل و هنر / ز فضل وافر تو یافت زیب و فر و نظام نظام ملت و ملکی عجب نباشد اگر / به رونق است در این روزگار کلک و حسام.

پیشنهاد کاربران

آرایه ی ردّالعجز علی الصّدر : آرایه ی بنسری
دکتر کزازی آرایه ی " بنسری " را به جای آرایه ی "ردالعجز علی الصدر " در نوشته های خود بکار برده است.


کلمات دیگر: