دباغ خانه
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
چرم دباغی شده، دباغی، دباغ خانه، قهوه ای در اثر اشعه افتاب
دباغی، دباغ خانه
فرهنگ فارسی
( اسم ) جایی که در آن جا پوست حیوانات را پاک و پرداخته کنند .
نام محلتی به تهران
نام محلتی به تهران
لغت نامه دهخدا
دباغخانه. [ دَب ْ با ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) مدبغة. جایی که پوست و امثال آن پیرایند. ( آنندراج ). آنجا که پوست آش نهند. آنجا که پوست دباغت کنند و بپیرایند.
- امثال :
گذر پوست به دباغخانه است . یا: آخر گذر پوست به دباغان است. نظیر: گرو در دست گازر است. یا: گذر رسن بر چنبرست. ( امثال و حکم دهخدا ).
|| اداره دباغی. || مجموع دباغان شهری.
دباغخانه. [ دَب ْ با ن َ ] ( اِخ ) نام محلتی به تهران. || نام تکیه ای به محله دباغخانه تهران.
- امثال :
گذر پوست به دباغخانه است . یا: آخر گذر پوست به دباغان است. نظیر: گرو در دست گازر است. یا: گذر رسن بر چنبرست. ( امثال و حکم دهخدا ).
|| اداره دباغی. || مجموع دباغان شهری.
دباغخانه. [ دَب ْ با ن َ ] ( اِخ ) نام محلتی به تهران. || نام تکیه ای به محله دباغخانه تهران.
فرهنگ عمید
کارگاهی که در آنجا پوست حیوانات را پاک می کنند و پیرایش می دهند.
کلمات دیگر: