راستاد
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
وظیفه، مستمری، راتب، راتبه، جیره، مواجب ماهانه
وظیفه راتبه
وظیفه راتبه
لغت نامه دهخدا
راستاد. ( اِ ) وظیفه. راتبه. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). راتب. ( برهان ). وجه گذران. ( ناظم الاطباء ). ماهیانه. ( شعوری ج 2 ص 4 ) :
خدایا بخواهم ز توراستاد
چو جودت همه را وظیفه بداد .
خدایا بخواهم ز توراستاد
چو جودت همه را وظیفه بداد .
فردوسی ( از شعوری ).
فرهنگ عمید
وظیفه، مستمری، راتب، راتبه، جیره، مواجب ماهیانه.
پیشنهاد کاربران
استوار و محکم
راستاد یعنی اسطوره دیسلاو
یه دنیا و یه بغض میلاد راستاد
یه دنیا و یه بغض میلاد راستاد
میلاد راستاد ینی یه بیمعرفتی که سال ها با صداش زندگی کنی و بره برای ادمای دیگه پاپ بخونه میلاد ینی نفس تند تند ینی سر پایی ولی داری از تو میمیری
کلمات دیگر: