کلمه جو
صفحه اصلی

طواویس

فرهنگ فارسی

نام دیهی است ببخارا . شهرکیست از ماورائ النهر به بخارا بر سر حد سغد و اندر وی هر سالی یک روز بازار است که خلق بسیار اندروی گرد آیند .

لغت نامه دهخدا

طواویس. [ طَ ] ( ع اِ ) ج ِ طاووس. ( منتهی الارب ). رجوع به طاووس شود.

طواویس. [ طَ ] ( اِخ ) نام دیهی است ببخارا. ( منتهی الارب ). شهرکیست از ماوراءالنهر به بخارا بر سرحد سغد و اندر وی هر سالی یک روز بازار است که خلق بسیار اندروی گرد آیند. ( حدود العالم ). نام ناحیتی از اعمال بخارا میان آن و سمرقند و آن شهری است بسیاربستان و آبهای جاری و نعمت فراوان و آن را قندز و جامعی است وداخل حائط بخار است. ( معجم البلدان ). قریه ای است درهشت فرسنگی بخارا. ( سمعانی ). و رجوع به طوایس شود.

طواویس . [ طَ ] (اِخ ) نام دیهی است ببخارا. (منتهی الارب ). شهرکیست از ماوراءالنهر به بخارا بر سرحد سغد و اندر وی هر سالی یک روز بازار است که خلق بسیار اندروی گرد آیند. (حدود العالم ). نام ناحیتی از اعمال بخارا میان آن و سمرقند و آن شهری است بسیاربستان و آبهای جاری و نعمت فراوان و آن را قندز و جامعی است وداخل حائط بخار است . (معجم البلدان ). قریه ای است درهشت فرسنگی بخارا. (سمعانی ). و رجوع به طوایس شود.


طواویس . [ طَ ] (ع اِ) ج ِ طاووس . (منتهی الارب ). رجوع به طاووس شود.


فرهنگ عمید

= طاووس

طاووس#NAME?



کلمات دیگر: