کلمه جو
صفحه اصلی

زامله

لغت نامه دهخدا

( زاملة ) زاملة. [ م ِ ل َ ] ( ع اِ ) شتر یا غیر او از ستوران که بار بر او نهند. تقول : رکب الراحلة و حمل علی الزامله.( اقرب الموارد ). شتر که رخت و توشه دان بر آن نهند. ( منتهی الارب ). و رجوع به جمهرة الادب ج 3 ص 17 شود.

زاملة. [ م ِ ل َ ] (ع اِ) شتر یا غیر او از ستوران که بار بر او نهند. تقول : رکب الراحلة و حمل علی الزامله .(اقرب الموارد). شتر که رخت و توشه دان بر آن نهند. (منتهی الارب ). و رجوع به جمهرة الادب ج 3 ص 17 شود.


فرهنگ عمید

حیوان بارکش.

دانشنامه عمومی

زامله، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان پشت دربند قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۸۲ نفر (۷۵خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

شتر بار کش


کلمات دیگر: