مرد پیلور
صندلانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صندلانی. [ ص َ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به صیدلان. ( منتهی الارب ). لغتی است در صیدلانی. ( اقرب الموارد ).
صندلانی. [ ص َ دَ نی ی ] ( ع ص ) مرد پیلور. ( منتهی الارب ).
صندلانی. [ ص َ دَ نی ی ] ( ع ص ) مرد پیلور. ( منتهی الارب ).
صندلانی . [ ص َ دَ ] (ص نسبی ) منسوب است به صیدلان . (منتهی الارب ). لغتی است در صیدلانی . (اقرب الموارد).
صندلانی . [ ص َ دَ نی ی ] (ع ص ) مرد پیلور. (منتهی الارب ).
فرهنگ عمید
فارسی] [قدیمی]
۱. صندل فروش.
۲. عطرفروش، داروفروش، عطار.
۱. صندل فروش.
۲. عطرفروش، داروفروش، عطار.
کلمات دیگر: