کلمه جو
صفحه اصلی

راست عیار

فرهنگ فارسی

تمام عیار مقابل شکسته

لغت نامه دهخدا

راست عیار. [ ع َ ] ( ص مرکب ) تمام عیار. درست. مقابل شکسته. کامل عیار؛ یعنی پولی که عیار آن راست و درست باشد. ( ناظم الاطباء ). || مجازاً، بی غش. صحیح. درست :
گربود پاسخ تو راست عیار
راست گردد مرا چو قد تو کار.
نظامی.

فرهنگ عمید

۱. تمام عیار، کاملعیار.
۲. ویژگی زر بی غش.
۳. راست ودرست.


کلمات دیگر: