کلمه جو
صفحه اصلی

سایره

فرهنگ اسم ها

اسم: سایره (دختر) (عربی) (تلفظ: sayre) (فارسی: سایره) (انگلیسی: sayreh)
معنی: ستاره گردنده، سیاره

فرهنگ فارسی

مشهورمیان مردم، سایره، سیرکننده، مونث سائر
مونث سایر . یا هفت سایره . هفت سیاره .
قریه ای از قرا مدینه

مونث سایر . یا هفت سایره . هفت سیاره .

لغت نامه دهخدا

سایره. [ ی ِ رَ ]( اِخ ) قریه ای از قراء مدینة. ( نزهة القلوب ص 15 ).

سائره. [ ءِ رَ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث سائر.
- هفت سائره ؛ هفت سیّاره :
گفتم ز هفت دائره این هفت و هشت میل
گفتا ز هفت سائره این هفت و هشت اثر.
ناصرخسرو ( دیوان ص 189 ).

فرهنگ عمید

ستارۀ گردنده، سیاره: از اختران آسمان از ثابت و از سایره / عار آید آن استاره را کاو تافت بر کیوان تو (مولوی۲: ۷۷۸ ).

پیشنهاد کاربران

به معنای سئر و حرکت یا جنب و جوش داشتن


کلمات دیگر: