کلمه جو
صفحه اصلی

طوقدار

فارسی به انگلیسی

collared, ring-necked, ruffed

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه دارای طوق ( گردن بند ) است . ۲ - پرندگانی که طوقی بر گردن دارند ( قمری فاخته کبوتر و مانند آن ) .

لغت نامه دهخدا

طوقدار. [ طَ / طُو ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) اسم عامی فارسی قمری است. ( فهرست مخزن الادویه ). کنایه از قمری و فاخته و کبوتر و مانند آن. ( آنندراج ). قمری را نیز گویند. ( برهان ) :
قمریَک طوقدار گویی سر در زده ست
درشبه گون خاتمی حلقه او بی نگین.
منوچهری.
|| دارنده طوق.دارنده گردن بند :
همه طوقداران ابا گوشوار
سراپرده آراسته شاهوار.
فردوسی.
|| کنایه از پسر امرد مخطط باشد. ( برهان ). کنایه از جوان مخطط است. ( آنندراج ). || بنده. اسیر. ( برهان ) ( آنندراج ). گرفتار. ( برهان ).

فرهنگ عمید

۱. دارای طوق، دارای گردن بند.
۲. (اسم ) پرنده ای که خطی سیاه یا سفید مانند گردن بند بر گردن دارد، از قبیل قمری و کبوتر.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۴۶′۴۵″ شمالی ۵۳°۱′۵۹″ شرقی / ۳۶٫۷۷۹۱۷°شمالی ۵۳٫۰۳۳۰۶°شرقی / 36.77917; 53.03306
طوقدار، روستایی است از توابع بخش رودپی شمالی شهرستان ساری در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان فرح آباد شمالی قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۸۹۳نفر (۲۳۵خانوار) بوده است.بر اساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال 1395صورت گرفته،جمعیت آن 2597 نفر (231 خانوار) می باشد


کلمات دیگر: