کلمه جو
صفحه اصلی

رخا

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: roxā) فراخی زندگانی و توانگری ، سستی و نرمی .


فرهنگ فارسی

رخائ
یا رخا رخائ

لغت نامه دهخدا

رخا. [ رَ ] ( ع اِمص ) نرمی و سستی و ضعف. ( ناظم الاطباء ). سستی و نرمی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آسانی. ( برهان ). نرمی و سستی و فراخی عیش. ( ازمنتخب و صراح اللغة ) ( از غیاث اللغات ) :
خودرو چو خس مباش به هر سرد و گرم دهر
آزاده سرو باش به هر شدت و رخا.
مسعودسعد.
و آن گزلی خان کهن کافری ظالمی است که... احوال وقایع شدت و رخای روزگار بر وی گذشته. ( المضاف الی بدایع الازمان ص 38 ). || ( ص ) فراخ.واسع. ( دهار ).

رخا. [ رَ ] ( ع مص ) سست و نرم گردیدن. ( ناظم الاطباء ). سست شدن. ( دهار ). و رجوع به رخاء شود.

رخا. [ رَ ] (ع اِمص ) نرمی و سستی و ضعف . (ناظم الاطباء). سستی و نرمی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آسانی . (برهان ). نرمی و سستی و فراخی عیش . (ازمنتخب و صراح اللغة) (از غیاث اللغات ) :
خودرو چو خس مباش به هر سرد و گرم دهر
آزاده سرو باش به هر شدت و رخا.

مسعودسعد.


و آن گزلی خان کهن کافری ظالمی است که ... احوال وقایع شدت و رخای روزگار بر وی گذشته . (المضاف الی بدایع الازمان ص 38). || (ص ) فراخ .واسع. (دهار).

رخا. [ رَ ] (ع مص ) سست و نرم گردیدن . (ناظم الاطباء). سست شدن . (دهار). و رجوع به رخاء شود.


فرهنگ عمید

باد ملایم که چیزی را تکان ندهد، نسیم.
وسعت عیش، فراخی روزی، فراوانی رزق.

وسعت عیش؛ فراخی روزی؛ فراوانی رزق.


باد ملایم که چیزی را تکان ندهد؛ نسیم.


دانشنامه عمومی

رِخا (انگلیسی: Rekha؛ زادهٔ ۱۰ اکتبر ۱۹۵۴(1954-10-10)) هنرپیشه و سیاست مدار اهل هند است. وی در شهر چنای متولد شد و والدینش بازیگر بودند. رخا از سال ۱۹۶۶ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده و در فیلم های بسیاری ایفای نقش نموده است.
از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می توان به ام شنتی ام و زیبا رو اشاره کرد.
وی همچنین برنده جوایزی همچون جوایز فیلم فیر شده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] گشایش و فراوانی را رخاء گویند که به مناسبت در بعض ابواب فقه به پرداخته شده است.
رخاء فراوانی نعمت و گشایش و رفاه در زندگی، مقابل شدت و سختی و بلا است.
رخاء درابواب فقه
از آن به مناسبت در بابهای صلات، تجارت و عتق سخن گفته اند.
احکام رخاء
...


کلمات دیگر: