که سبق خوانند متعلم
سبق خوان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سبق خوان. [ س َ ب َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) که سبق خواند. متعلم. ( آنندراج ) :
معلم کیست عشق و گنج خاموشی دبستانش
سبق نادانی ودانا دلم طفل سبق خوانش.
معلم کیست عشق و گنج خاموشی دبستانش
سبق نادانی ودانا دلم طفل سبق خوانش.
جامی.
رجوع به سَبَق شود.فرهنگ عمید
کسی که نزد استاد درس می خواند، متعلم، شاگرد.
کلمات دیگر: