کلمه جو
صفحه اصلی

اون

فارسی به انگلیسی

dingus

فرهنگ اسم ها

اسم: آون (دختر) (فارسی)
معنی: آونگ، نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

فرهنگ فارسی

( آون ) ( اسم ) ۱ - رشتهای که خوشه های انگور و دیگر میوه ها را بدان بندند و از سقف آویزند تا فاسد نشود . ۲ - هر چیز آویخته معلق . ۳ - جسم وزینی که حول محوری ثابت حرکت کند مانند پاندول ساعت . یا آونگ الکتریکی ( برقی ) آلتی است مشکل از گلولهای سبک وزن ( مغزنی آقطی ) که بنخی ابریشمین آویخته است پاندول الکتریک
آواز

فرهنگ معین

( آون ) (وَ ) ( اِ. ) آونگ .

لغت نامه دهخدا

( آون ) آون. [ وَ ] ( ص ، اِ ) مخفف آونگ. نگون. معلق. آویزان. آویخته. دروا.
- آون کردن میوه ؛ به آونگ کردن آن :
همه مردم از دانه خرمن کنند
ز انگور دوشاب و آون کنند.
شمسی ( یوسف وزلیخا ).

آون. [ وِ ] ( اِ ) در لهجه عرب اندلس «ابن » بوده و از اینرو کنیه ها مَبْدُوّ بابن عربی که از آن طریق داخل مغرب شده است بهمان صورت باقیست : آون پاس بجای ابن باجه.
اون. [ اَ ] ( ع اِ مص ) تن آسایی. || نرمی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || ( ص ، اِ ) آرام و نرم. ( ناظم الاطباء ). || آهسته. || رفتار. || یک گوشه خرجین. || ( مص ) آهسته و نرم و آرام رفتن. ( منتهی الارب ). ( ناظم الاطباء ). آهستگی و چربی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). نرم رفتن. ( تاج المصادر بیهقی ).

اون. [ اَ وَ ] ( ع اِ ) هنگام. ( منتهی الارب ). ج ، آونة. ( منتهی الارب ).

اون. [ اِ وَ ] ( ع اِ ) هنگام. ( منتهی الارب ).

اون. ( ع اِ ) ج ِ اِوان. صفه بزرگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ایوان.

اون. [ ] ( ترکی ، اِ ) آواز. ( شرفنامه منیری ).

اون . (ع اِ) ج ِ اِوان . صفه ٔ بزرگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ایوان .


اون . [ ] (ترکی ، اِ) آواز. (شرفنامه ٔ منیری ).


اون . [ اَ ] (ع اِ مص ) تن آسایی . || نرمی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || (ص ، اِ) آرام و نرم . (ناظم الاطباء). || آهسته . || رفتار. || یک گوشه ٔ خرجین . || (مص ) آهسته و نرم و آرام رفتن . (منتهی الارب ). (ناظم الاطباء). آهستگی و چربی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). نرم رفتن . (تاج المصادر بیهقی ).


اون . [ اَ وَ ] (ع اِ) هنگام . (منتهی الارب ). ج ، آونة. (منتهی الارب ).


اون . [ اِ وَ ] (ع اِ) هنگام . (منتهی الارب ).


فرهنگ عمید

( آون ) = آونگ

دانشنامه عمومی

اون (آلمان). اون (به آلمانی: Auen) یک شهر در آلمان است که در Bad Kreuznach واقع شده است.
فهرست شهرهای آلمان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۸(بار)

گویش مازنی

/oon/ آن

آن


پیشنهاد کاربران

آرد
عدد ده


اون ( Un ) در زبان ترکی به معنی آرد است
اُن ( On ) در زبان ترکی به معنی عدد ده است


کلمات دیگر: