کلمه جو
صفحه اصلی

اهوی

فارسی به انگلیسی

halloo

مترادف و متضاد

holla! (صوت)
بارک الله، اهای، اهوی، یاالله

hollo! (صوت)
بارک الله، اهوی، یاالله

hallo! (صوت)
هی، هالو، اهای، اهوی، یاالله، ای، هالو گفتن

halloo! (صوت)
هی، هالو، اهای، اهوی، یاالله، ای، هالو گفتن

ho! (صوت)
اهای، اهوی، ای، های، ها

فرهنگ فارسی

( آهوی ) در حال اضافه عیب
دوست تر

لغت نامه دهخدا

اهوی . [ اَ هَْ وا ] (ع ن تف ) دوست تر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).


( آهوی ) آهوی. ( اِ ) ( در حال اضافه ) آهو. غزال :
یارب آن آهوی مشکین بختن بازرسان
وآن سهی سرو خرامان بچمن بازرسان.
حافظ.

آهوی. ( اِ ) ( در حال اضافه ) عیب :
ولیکن نبیند کس آهوی خویش
ترا روشن آید همی خوی خویش.
فردوسی.
چنین گفت آنکس که آهوی خویش
ببیند بگرداند آیین و کیش.
فردوسی.
چه فرمائیَم چیست نیروی من
تو دانی هنرها و آهوی من.
فردوسی.
هر آنکس که آهوی تو با تو گفت
همه راستیها گشاد از نهفت.
فردوسی.

اهوی. [ اَ هَْ وا ] ( ع ن تف ) دوست تر. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

دانشنامه عمومی

اهوی (به فرانسوی: Ahuy) یک کمون در فرانسه است که در Canton of Fontaine-lès-Dijon واقع شده است.
فهرست شهرهای فرانسه
۱ داده های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال ها را در نظر نگرفته است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار)
اهوی ۶٫۴ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۲۷۷ نفر جمعیت دارد و ۲۷۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

گویش مازنی

یا – ایا نوعی صدا زدن که از اصوات است


/ehoy/ یا – ایا نوعی صدا زدن که از اصوات است


کلمات دیگر: