پدر افلاطون حکیم مشهور یونانی
ارسطون
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ارسطون. [ اَ رِ ] ( اِ ) شراب غلیظی است که از خمر و ادویه حاره ترتیب کنند، قوی تر از خمر و مقوی احشاء بارده است. ( تحفه حکیم مؤمن ). معجونی است که اعضاء تنفس را نافع است.
ارسطون. [ اَ رِ ] ( اِخ ) پدر افلاطون حکیم مشهور یونانی. ( تاریخ الحکمای قفطی ص 17 س 2 و ص 18 س 14 و ص 19 س 1 ). و رجوع به ارسطن شود.
ارسطون. [ اَ رِ ] ( اِخ ) پدر افلاطون حکیم مشهور یونانی. ( تاریخ الحکمای قفطی ص 17 س 2 و ص 18 س 14 و ص 19 س 1 ). و رجوع به ارسطن شود.
ارسطون . [ اَ رِ ] (اِ) شراب غلیظی است که از خمر و ادویه ٔ حاره ترتیب کنند، قوی تر از خمر و مقوی احشاء بارده است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). معجونی است که اعضاء تنفس را نافع است .
ارسطون . [ اَ رِ ] (اِخ ) پدر افلاطون حکیم مشهور یونانی . (تاریخ الحکمای قفطی ص 17 س 2 و ص 18 س 14 و ص 19 س 1). و رجوع به ارسطن شود.
کلمات دیگر: