کلمه جو
صفحه اصلی

مزایجان

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان بوانات شهرستان آباده. دارای ۲۳۲۶ تن سکنه . محصول : غلات انگور میوه .
دهی در شهرستان فسا

لغت نامه دهخدا

مزایجان . [ م َ ] (اِخ ) ده بزرگی است از دهستان بوانات و سرچهان شهرستان آباده ؛ در 30هزارگزی جنوب شرقی سوریان و کنار راه ده بید به سنگ مزایجان ، در دامنه ٔ سردسیر واقع و دارای 2326 تن سکنه است . آبش از قنات و رودخانه ٔ محلی ، محصولش غلات ، انگور، میوه جات و شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


مزایجان . [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا؛ در 108هزارگزی جنوب شرقی داراب و در دشت ایزدخواست ، در جلگه ٔ گرمسیر واقع و دارای 746 تن سکنه است . آبش از چاه ، محصولش غلات ، لبنیات ، پشم ، پوست ، شغل مردمش زراعت و گله داری و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


مزایجان. [ م َ ] ( اِخ ) ده بزرگی است از دهستان بوانات و سرچهان شهرستان آباده ؛ در 30هزارگزی جنوب شرقی سوریان و کنار راه ده بید به سنگ مزایجان ، در دامنه سردسیر واقع و دارای 2326 تن سکنه است. آبش از قنات و رودخانه محلی ، محصولش غلات ، انگور، میوه جات و شغل مردمش زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

مزایجان. [ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا؛ در 108هزارگزی جنوب شرقی داراب و در دشت ایزدخواست ، در جلگه گرمسیر واقع و دارای 746 تن سکنه است. آبش از چاه ، محصولش غلات ، لبنیات ، پشم ، پوست ، شغل مردمش زراعت و گله داری و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

دانشنامه عمومی

مزایجان ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
مزایجان (بوانات)
مزایجان (زرین دشت)


کلمات دیگر: