کلمه جو
صفحه اصلی

بی ضرر

فارسی به انگلیسی

harmless, causing no loss, inoffensive, involving no loss, innocent, innocuous

harmless, inoffensive, involving no loss


harmless, innocent, innocuous


فارسی به عربی

بریء , غیر موذی

مترادف و متضاد

innocent (صفت)
منزه، بی گناه، بی تقصیر، مبرا، بی ضرر، مقدس، معصوم

harmless (صفت)
بی ضرر

innocuous (صفت)
بی ضرر

inoffensive (صفت)
بی ضرر، بی ازار، بدون زنندگی

فرهنگ فارسی

( صفت ) بی خسران بی آزار : ( خواب بعد از ظهر بی ضرر بلکه مفید است . )

لغت نامه دهخدا

بی ضرر. [ ض َ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + ضرر ) بی زیان. ( یادداشت مؤلف ). || بی ضر. بی گزند. بی آزار. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ضرر شود.


کلمات دیگر: