کلمه جو
صفحه اصلی

بی بهره کردن

فارسی به انگلیسی

bereave, debar, deprive, rob

فارسی به عربی

اطرد

مترادف و متضاد

dispossess (فعل)
رها کردن، دور کردن، محروم کردن، بیرون کردن، بی بهره کردن، از تصرف محروم کردن، خلع ید کردن

deprive (فعل)
محروم کردن، بی بهره کردن، سلب کردن

divest (فعل)
محروم کردن، بی بهره کردن، عاری کردن


کلمات دیگر: